از زمان محقق حلی که اصطلاح ” تنقیح مناط “ بصورت مصرح مطرح و به کار بسته شده تا کنون، این روش در کانون توجه فقهای شیعه قرار داشته بطوری که شاید بتوان کشف علت و مناط احکام را مهمترین دغدغه یک فقیه در طول فعالیت علمی او دانست.فقیه با یافتن علت حکم نه تنها توسعهای در دایره احکام محقق کند و حل مسائل جدید را ممکن میسازد، بلکه توانسته تقرّبی نسبت به حقیقت لوح محفوظ ایجاد کند. این تقرب فارق از تعالی بخشیدن به او و ارتقاء جامعه فقهی، منطق شریعت و ارتباطات احکام را آشکارتر کرده و باب جدیدی را برای حل عدهای از مسائل که بیپاسخ مانده و یا حتی اشعاری درباره آنها وجود نداشته باز میکند……