نشست اول و دوم کارگروه فضای مجازی اندیشکده فقهی مناط با حضور اساتید حوزه علمیه و با ارائه سید امیررضا برقعی مسئول هسته خط مشی فضای مجازی مرکز رشد دانشگاه امام صادق (علیهالسلام) برگزار شد. در جلسه اول به صورت گذرا به سرفصلهای مهم در خطمشیگذاری فضای مجازی پرداخته شد و در جلسه دوم ابتدا طرح کلی و مسائل حوزه فضای مجازی ترسیم و در ادامه پرونده مالکیت داده و حریم خصوصی کاربران ارائه گشت.
مقدمه
در ابتدا لازم است به نکتهای درباره محیطهای خطمشیگذاری در حل مسائل کشور اشاره شود. فرایند سیاستگذاری دارای دو مرحله عمده تبیین مسئله و حل مسئله است که متناظر این دو مرحله در حل فقهی این مسائل، موضوعشناسی و حکمشناسی در نظر گرفته شده است. اندیشکدههای موجود که صبغه انقلابی و مذهبی دارند بعد از تبیین مسئله و ابعاد آن زمانی که وارد مرحله حل مسئله میشوند از روشها و چارچوبهای متعارفی که در ادبیات سیاستپژوهی دنیا معمول است استفاده میکنند. این نکته باعث شده راهحلهای ارائه شده توسط این اندیشکدهها برای محیط دین و شرع بیگانه بوده و مشکلاتی را از این باب در حل مسائل انضمامی جامعه اسلامی در پی داشته باشد.
از طرفی زمانی که این مسائل به صورت موضوعشناسی شده به اساتید و کارشناسان حوزه فقه داده میشود به دلیل طولانی بودن فرایند استنباط جوابها با تاخیر زیادی آماده میشود که عملا در سیاستگذاری به سختی میتواند مفید واقع میشود.
سوال اصلی که در اینجا وجود دارد این است که مواجهه اسلامی با موضوعات مطرح در سیاستگذاری برای به دست آوردن حکم آنها که به طور عادی در روششناسی اجتهاد دارای مراحلی طولانی است آیا نحوه دیگری دارد که بتوان به طور سریعتر و به تعبیری بهینهتر به پاسخهای دست پیدا کرد که در عین حال دارای حجیت و ابتنای بر اسلام باشد؟
در پاسخ به این پرسش سه روش که به صورت استقرایی بررسی شده، پیشنهاد می شود:
روش اول استفاده از قواعد فقهیه است. این قواعد معادل است با آنچه در ادبیات متعارف حوزه سیاستگذاری با عنوان دکترین شناخته میشود. دکترین، گزارهها و باید و نبایدهای کلی است که از مبانی فلسفی برخاسته و به پدیده عینی نسبت به مبانی فلسفی نزدیکتر بوده و از طرفی جامعیتی دارد که جوابهای مجموعه مسائل یک حوزه را میتوان بر اساس تعداد محدودی از آنها به دست آورد. بر اساس این روش میتوان قواعد فقهیه[1] را به عنوان گزارههای حاکم در هر حوزه مسئله تدوین و به عنوان میانبری برای به دست آوردن حکم، فرایند سیاستپژوهی را با آنها مجهز نمود.
روش دوم متفکر محوری است که بر اساس آن متفکرینی که مجموع ادله و آموزههای دین را در یک حوزه بررسی کردهاند و در این حوزه نظریه دارند، شناسایی شده و دیدگاه آنها مبنا قرار میگیرد[2]. این رویکرد شبیه رویکرد اجتهاد متوسط است که در روششناسی استنباط مطرح است.
روش سوم این است که مجموعههای موضوعشناسی و حکمشناسی کنار یکدیگر قرار بگیرند و در یک ارتباط رفت و برگشتی همافزا یکدیگر را در انجام کار خود امداد کنند. در حال حاضر همکاری که بین دو مجموعه مرکز رشد امام صادق علیهالسلام و اندیشکده فقهی مناط شکل گرفته بر اساس همین رویکرد است.
بخش اول؛ طرح کلی فضای مجازی و مسائل آن
تعریف و مولفههای فضای مجازی
ابتدا باید به این نکته توجه کرد که بخش قابل توجهی از مسائل و چالشهای فضای مجازی ناشی از تعریف این فضا است. تفاوت ها در تعریف این پدیده خود را در بررسیهای نظری و حتی تصمیمگیریهای سیاستی نشان میدهد.
در تعریف فضای مجازی باید سه مولفه را در نظر گرفت؛ شبکه، کاربر و نظام اجتماعی. با در نظر گرفتن این سه مولفه، در تعریف فضای مجازی میتوان گفت فضای مجازی حاصل نظامهای اجتماعی برآمده از تعامل کاربران بر بستر شبکه است.
در حال حاضر فضای مجازی مانند فضای واقعی بر زندگی مردم تاثیرگذار بوده و بسیاری از اتفاقات زندگی عمومی مردم را رقم میزند. به تعبیر دیگر این قابلیت را دارد که بسیاری از نظامهای اجتماعی را به خود کوچ بدهد و این قابلیت ناشی از این امکان فضای مجازی است که انسانها و تعاملات آنها را به میزان بسیار زیادی میتواند تحت تاثیر قرار دهد.
شبکه
در فناوری اطلاعات ماشینهایی وجود دارد که دادهها را تولید، دریافت، ذخیره و پردازش میکنند مانند مانند رایانهها و نرمافزارها.
در فناوری ارتباطات ماشینهایی وجود دارد که اطلاعات تولید و ذخیره شده را منتقل میکنند مانند تلفن، نمابر، فناوری پخش، ماهواره، تلویزیون کابلی، کابلهای نوری پهن باند.
زمانی که این دو فناوری ترکیب میشوند یعنی زمانی که ماشینهای تولیدکننده اطلاعات، دادههای تولید شده را به وسیله ابزارهای ارتباطات منتقل میکنند، شبکه[3] شکل میگیرد. به تعبیر دیگر شبکه حاصل اتصال ماشینهای فناوری اطلاعات با ماشینهای فناوری ارتباطات است.
در اینجا لازم است توضیحی اجمالی درباره پیشینه فضای مجازی و اینترنت ارائه شود.
با کمی تسامح اگر بخواهیم درباره پیشینه اینترنت گفت و گو کنیم، اولین بار در میان نیروهای نظامی ایالات متحده شبکهای بوجود آمد تا قسمتهای مختلف سازمان های نظامی را به یکدیگر متصل کند. این روش در ادامه به سامانههای تجاری و خدمات دولتی تسری پیدا کرد و کمکم تمام قسمتهای این کشور توسط این شبکه به یکدیگر متصل شدند. بعد از مدتی شبکه داخلی خود را به باقی کشورها نیز توسعه داد با این ترفند که اگر دیگر کشورها مایل به ایجاد شبکه هستند، ایالات متحده حاضر است، زیرساختهای اساسی خود را در اختیارشان قرار داده و آنها کافیست بدون صرف هزینههای گزاف تنها خود را به این شبکه متصل کنند. به این ترتیب با جهانی شدن این شبکه کشورهای دیگر به هر طریقی قبول کردند که آن را پذیرفته و معتبر بدانند و به این ترتیب اینترنت بوجود آمد. اما بعد از مدتی، زمانی که مردمشان بر روی آن زیست کرده و روابطشان بر روی آن شکل گرفت و به آن وابسته شدند متوجه شدند که کنترل اینترنت در اختیار ایالات متحده است.[4] به همین دلیل سلطه آمریکا بر روی اینترنت در ابعاد فنی، اقتصادی و حکمرانی فضای مجازی بسیار واضح است.
کاربر
کاربر انتخاب و اعتبار میکند که فعالیت خود را در چه بستری قرار دهد. اعتبار به این معنا که بستر مورد نظر برای برطرف شدن نیازهایش را انتخاب کرده و آن را مطلوب می داند.
نظام اجتماعی
بعد از اینکه کاربران یک شبکه را انتخاب میکنند و تعاملاتشان را روی آن انجام میدهند زمانی که این تعاملات نهادینه میشود، نظام اجتماعی شکل میگیرد. اما باید به این نکته توجه کرد که این نظام های جدید در عرض نظام های فضای واقعی شکل نمیگیرند بلکه در امتداد آنها بوده و به نوعی رابطه طولی با آنها دارند. برای مثال مراودات تجاری که بر بستر شبکه شکل میگیرد در عرض اقتصاد صنعتی و خدماتی کشور ما نیست بلکه در طول آن است.
رویکردهای اصلی به فضای مجازی
- رویکرد فنی – اجتماعی : رویکرد فنی- اجتماعی به فضای مجازی رویکرد مختار بوده و در مقابل رویکرد فنی است که فضای مجازی را صرفا شبکه تلقی می کند.
- رویکرد امتدادی: در رویکرد امتدادی نظام های موجود در فضای مجازی را در طول فضای واقعی میشناسند. این رویکرد در مقابل رویکرد دوفضایی است که دو حوزه فضای مجازی و واقعی را در عرض یکدیگر تعریف میکند و برای دو نظام متناظر دو مسئول جداگانه در نظر میگیرد که حداکثر ارتباط و بدهبستانی با یکدیگر دارند. غافل از اینکه رابطه این دو حوزه ثبوتا طولی بوده و در نظر نگرفتن این موضوع در مقام عمل در دو حوزه مختلف چالشآفرین خواهد بود.
- رویکرد فرصت – تهدید محور به فضای مجازی
بنیان های تحول در عصر فضای مجازی
دیدگاهی درباره فضای مجازی وجود دارد[5] که طرح آن و حرکت در چارچوب آن میتواند کارگشا باشد. در این دیدگاه برای فضای مجازی بنیان های تحولی بر میشمرند که با ورود فضای مجازی به هر عرصهای از نظام های اجتماعی تحولی شگرفت در آن عرصه بر مبنای این بنیان ها رخ میدهد.
- دیجیتالی شدن: به این معنا که زبان و بستر فعالیت و تعامل از این به بعد دیجیتالی یا رقومی میشود.
- تعاملی و شبکهای شدن: سایبر در هر حوزهای که ورود میکند تعاملات افراد را بر روی شبکه متکثر، متنوع و افقی می کند که از آن با عنوان اثر شبکهای[6] نیز یاد می شود.
- هوشمندی و زیست بوم انسان و اشیا: بر اساس هوش مصنوعی انسان و اشیاء به نوعی همگرایی دیجیتال پیدا میکنند.
- سکویی(پلتفرمی) و خدماتی شدن: مالکان پلتفرمها قواعد توسعه و استفاده از پلتفرم را به کاربران تحمیل میکنند.
- فشردگی زمانی و مکانی: فاصله زمانی و مکانی بسیار کم میشود.
- تصویری و مجازی شدن: در حال حاضر با استفاده از انبوه دادههایی که توسط یک فرد یا در رابطه با یک پدیده تولید میشود و با به کارگیری هوش مصنوعی امکان این وجود دارد که آن فرد یا ابعاد آن پدیده را در فضای مجازی به صورت دیجیتال بازسازی کنند.
- داده بنیاد شدن: داده در فضای مجازی نقش بسیار کلیدی دارد. با تحلیل دادهها در سطوح مختلف که شامل داده، اطلاعات، دانش و خرد میشود. میتوان یک فرد یا پدیده را به طور بسیار پیچیده و جامعی بر اساس هوش مصنوعی تحلیل کرد. به این جهت داده عنوان نفت در دوران جدید را به خود گرفته است.
- بر خطی دائم (اتصال به جای ارتباط): به این معنی که حضور در فضای مجازی دائمی بوده و این فضا از حالت ابزار خارج شده و به یک بستر تبدیل شده است.
- توانمندسازی بخش خصوصی، مدنی و کاربران: فضای مجازی به اجزاء جامعه امکان تاثیرگذاری بسیار زیاد و نیز سرپیچی و نادیده گرفتن خواست حکمرانان را داده است.
بخش دوم
دیدگاه ها و تدابیر مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) در حکمرانی فضای مجازی
مقام معظم رهبری درباره مواجهه جمهوری اسلامی ایران با فضای مجازی یک مسئله اصلی طرح کردند و یک سیاست اصلی.
قسمت اول مسئله اصلی عبارت است از ظهور فضای مجازی فینفسه تغییرات عمدهای در نظام های اجتماعی ایجاد کرده است که با اعمال تغییر در روابط انسانها و بر اساس آن، تغییر تعاملات بین افراد و در ادامه تغییر در نظام های اجتماعی و شکلگیری آنها به وجود می آید. بر این اساس مسئله اصلی تغییر و تحول در نظام های اجتماعی و آغاز مرحله تمدنی جدید است.
قسمت دوم مسئله این است که اراده، جریان و جهتگیری اصلی که در فضای مجازی وجود دارد، اراده جمهوری اسلامی نیست و به تعبیر فنیتر این فضا باعث تضعیف حاکمیت ملی ما میشود. فضای مجازی بستر تهدیدی شده که ما در حال حاضر آن را با استعمار مجازی میشناسیم که بعد از استعمار فرانو، نسل چهارم استعمار به حساب میآید. بر خلاف نسلهای قبلی استعمار که یک کشور، حاکمیت یا ملت را هدف قرار میداد، استعمار مجازی این امکان را دارد که به تکتک مخاطبین جامعه هدف خود نفوذ و دسترسی بسیار زیادی داشته باشد. بنابراین وارد مرحله تمدنی جدیدی شدیم که سوالات و پاسخهای جدیدی در بر دارد.
بنابراین ما با دو مشکل مواجه هستیم اول تغییراتی که فضای مجازی به حسب ذات خود ایجاد میکند و دوم سلطهای که ایالات متحده بر روی فضای مجازی داشته و اراده خود را در نظام های مختلف آن تحمیل میکند.
مقام معظم رهبری در مواجهه با دو قسمت مسئله، سیاستهای را در نظر گرفته اند که این سیاست ها چهار محور را در نظر گرفتهاند:
- نقاط سلطه و گلوگاههای حکمرانی آمریکا بر فضای مجازی باید شناسایی و زدوده شود، به تعبیری سلطهزدایی شود. یعنی بر اساس قاعده نفی سبیل نقاطی که کفار بر مسلمین در پدیده فضای مجازی سلطه دارند باید شناسایی و نفی شوند.
- بعد از سلطهزدایی از این فضا باید سلطهزایی اسلام صورت بگیرد[7]. مثل جریان اخبار، پیامرسان، موقعیت مکانی و پرداختها و … که در آنها اراده و اقتضائات یک دولت دینی جریان پیدا کند.
- جمهوری اسلامی در این فضا رویکرد سلبی محض نداشته باشد بلکه نقشآفرینی فعال داشته باشد. یعنی قواعد خود را که مبتنی بر اسلام است نهادینه کند. میتوان به فضای مجازی کنونی که در حاکمیت آمریکا است با توجه به قواعد، نمادها و نوع ارتباطات که بر آن حاکم است عنوان دارالکفر را اطلاق کرد در نتیجه باید این قواعد را بر اساس دین باز طراحی و در این فضای نهادینه کرد و بستر را از دارالکفر به دارالاسلام تبدیل کرد.
- جمهوری اسلامی یک فضای مجازی امن و ایمن، پیشرفته و دارای رفاهی را ایجاد کند و سامان دهد که به لحاط سخت افزاری و نرمافزاری به سایر کشورها الگو باشد.
نکته بسیار مهمی که در مواجهه با مسائل فضای مجازی وجود آن است که اگر به نیازهای مخاطبین با کیفیت بالا، سرعت خوب و قیمت مناسب پاسخ داده شود بسترهای فضای مجازی بیگانه جذابیتی برای آنها نداشته و تهدیدات سایبری مثل محتواهای آسیبزا، شبکههای اجتماعی، اینترنت ماهوارهای و غیره نمیتوانند مشکلساز شوند.
موضوعات اصلی حکمرانی فضای مجازی
1- موضوعات اصلی عرصه سیاسی، امنیتی و بینالملل
۱.۱- قدرت و امنیت فضای مجازی
قلمرو و مرز سایبری: ثغر در فضای مجازی کجاست؟ دارالکفر و دارالاسلام کجاست؟ مرابطه و جهاد دفاعی و ابتدایی چگونه است؟ روابط و مراوده ما با سایر کشورهای اسلامی و کفار چگونه است؟ تا کجا کشور اسلامی میتواند یا موظف است که خدمات و حاکمیت خود را گسترش دهد؟ برای مثال اگر در اینستاگرام و پلتفرمهایی شبیه آن جرمی اتفاق بیفتد، به نظر می رسد که جمهوری اسلامی ایران مسئولیتی در پیگیری آن ندارد.
جنگ و دفاع سایبری: این نوع مقابله در دو لایه فنی و نظامهای اجتماعی در زمانی که تنش بین دو کشور بالا میگیرد به جد مطرح میشود.
بازدارندگی و تابآوری سایبری: به این معنی که اگر حمله سایبری به کشور اتفاق بیفتد تا چه حد فضای مجازی از قبل بازدارندگی ایجاد کرده و در مقابل دشمن تا چه حد میتواند از جهت فنی و نیز نظام های اجتماعی و اقتصادی دوام بیاورد.[8]
دیپلماسی سایبری: چه قراردادهایی در فضای سایبر مجاز است و در تعامل با دیگر کشورها چگونه باید از فضای مجازی استفاده کرد.
۲.۱- دولت در عصر فضای مجازی
خردمایه دولت سایبری: حوزههای ورود دولت از منظر اسلام چیست و کجا نباید ورود کند؟[9] تا زمانی که این مسئله تعیین تکلیف نشود در حل مشکلات جامعه همواره با مشکل مواجه خواهیم بود. اگر بخواهیم در قالب ادبیات مرسوم بیان کنیم دولت در چه مواضعی به نحو حاکمیتی و در کجا به صورت تصدیگرانه باید امور را پیگیری کند؟
دولت الکترونیک: اینکه دولت در کجا باید خدماتی را ارائه کند و چه مابهازئی را میتواند بگیرد؛ عدالت را چگونه میتواند برقرار کند و نحوه تسهیلگیری آن به چه صورت است؟
خردمایه بخش خصوصی و مدنی: در چه حوزههایی و تا کجا میتوان اداره امور نظام های کشور را به بخش خصوصی و مدنی سپرد؟
مدیریت شکاف دیجیتال و تحقق عدالت دیجیتال: حق دستری و آنلاین بودن آیا برای همه ثابت بوده و تحقق آن تکلیف دولت است؟ در غرب واژه کاهش شکاف دیجیتال برای مرکز و پیرامون کشور مطرح میشود اما اینجا مراد ما مدیریت است. یعنی نسبت دسترسی مردم در مرکزکشور با پیرامون آن در مواقعی افزایش و در مواقعی کاهش و گاهی تساوی است. همچنین در غرب مفهوم برابری دیجیتال مطرح است اما از نظر ما آنچه موضوعیت دارد این است که با توجه به شرایط و اقتضائات باید عدالت دیجیتال حاکم باشد.
۲. موضوعات اصلی عرصه حقوقی
۱.۲- مالکیت در فضای مجازی
اگر بتوان داده را به عنوان یک موجودیت در فضای مجازی به خوبی تعریف و تبیین کرد. بسیاری از مسائل قابل پاسخ گویی است.
- مالیت داده: با توجه به تعریفی که از داده ارائه شد این سوال مطرح میشود که کدام داده مالیت داشته و مالیت آن به چه معنایی است؟ همچنین مالکیت این داده برای چه عنوان حقیقی و یا حقوقی ثابت میشود؟
- مالکیت معنوی و فکری
- حق نشر(کپیرایت)، نشان تجاری(برند)، حق اختراع
۲.۲- حریم خصوصی کاربران و حفاظت از داده
محدوده حریم خصوصی، نیمه خصوصی و عمومی چیست و چه دادههایی به هرکدام از این حریمها تعلق دارند و مسئولیت حفاظت از هریک از این دادهها با کیست(افراد، دولت یا سکوها)؟
- احراز هویت: هویت کاربران در فضای مجازی از نظر حقوقی بسیار مهم است.
- جرائم سایبری: جرم سایبری تعریفش چیست و ارکان مادی و معنوی جرم که در فضای واقعی تعریف شده است در فضای مجازی به چه شکل خواهد بود؟
- حق آزادی: حدود آزادی کاربران و بخش خصوصی تا کجاست؟
- حق آنلاین شدن
- آزادی بیان و حدود آن
- دسترسی آزاد به اطلاعات
۳- موضوعات اصلی عرصه اقتصادی
۱.۳- قانون کار
تعریف کار در فضای مجازی، اجرت، دورکاری.
۲.۳- پول مجازی، رمز ارزها، بلاکچین
۳.۳- بانکداری الکترونیک، بانکداری دیجیتال
۴.۳- مالیات و عوارض:
آیا از پلتفرمها و سلبریتیّها که از این فضای کسب منفعت میکنند میتوان مالیات گرفت؟
۴- عرصه و مسائل فرهنگی و اجتماعی
۱.۴- فیلترینگ و پالایش
دولت جمهوری اسلامی تا چه حد اجازه دارد که حق آزادی افراد در دسترسی به فضای مجازی را محدود کند و چه قیودی را میتواند اعمال کند؟
۲.۴- سواد فضای مجازی
هرکسی که وارد فضای مجازی میشود باید به این سواد مجهز شود. کاربر کودک و نوجوان، زنان و …
۳.۴- بازی و سرگرمی
۴.۴- آموزش و پرورش الکترونیک
۵.۴- پیام رسان ها و شبکههای اجتماعی
۶.۴- خانواده و زنان
بسیار مسئله مهمی در حوزه فضای مجازی است. در غرب قانونی با عنوان صیانت از حقوق کودکان و نوجوانان مطرح میشود که از نظر ما آنچه که باید به عنوان محور در نظر گرفته شود، خانواده است و نه صرفا کودک و نوجوان. صیانت از خانواده موضوعیت دارد. یعنی زن به مثابه مادر و مرد به مثابه پدر و کودک به مثابه فرزند حساسیتهایشان در سلول خانواده در نظر گرفته شود و بر اساس آن نظام حقوقی مورد نظر طراحی شود.
۵- عملیات تاثیر، افکار عمومی مردم و اخبار جعلی:
مهندسی افکار عمومی که از اهمیت زیادی برخوردار است که در ادبیات سیاستگذاری از آن با عنوان خطمشیگذاری رفتاری[14] تعبیر میشود.
۶- سلبریتی ها و اینفلوئنسرها:
خواصی که به دلایلی در فضای مجازی برجسته شدهاند که مسئله آنها بیشتر فرهنگی است و البته ابعاد اقتصادی، حقوقی و امنیتی نیز دارد.
پرونده مالکیت داده و حریم خصوصی کاربران
طبقهبندی اول برای دادهها
- شخصی
- حقیقی: دادههای هویتی اعم از شناسنامهای، شغلی، آموزشی و …
- حقوقی: داده های مربوط به شرکتها و موسسات
- حاکمیتی
- دادههای مربوط به زیرساختهای حیاتی
- کلاندادهها[15]
- دادههایی که از تقاطع گیری و تحلیل دادههّای دیگر به دست میآید.
طبقه بندی دوم برای داده
- شخصی
- خصوصی
- حریم خصوصی اطلاعاتی: اطلاعات شخصی[16] مربوط به هویت، اوصاف، مکان و زمان و افعال کاربران
- حریم خصوصی ارتباطی: شبکه ارتباطی کاربران با یکدیگر
- غیرخصوصی
- خصوصی
- غیرشخصی
- عمومی: زیرساختها و دادههای دولتی
- دادههای کلان
- انباشت دادهها
- تقاطع دادهها
- تحلیل دادهها
- شخصی
هرم داده
- داده (Data): دادههای خرد که تولید و انباشت میشود.
- اطلاعات (Information): دادههای تحلیل و طبقهبندی شده (زمانی، مکانی، عرصهای و …) که به نسبت حجم کمتر و ارزش بالاتری دارند.
- دانش (Knowledge): یک مرتبه انتزاع بیشتر و به یک معنی صورتی علمی به آن داده میشود.
- خرد (Wisdom): که در آن بر اساس الگوریتمهای پیچیده مولفههای کیفی مشخص میشوند. این مرحله مقدمه سیاستگذاری و تصمیمگیری است.
بنابراین دولتها برای دو مقصود دادههای کاربران را میگیرند:
- ارائه خدمات و دولت الکترونیک
- تصمیمگیری، سیاستگذاری و اداره جامعه: خوانایی[17] به معنایی آشکار بودن جامعه و ظرفیت دولت برای شناخت جامعه است که بتوان از جامعه، اطلاعات و واقعیات آن را کسب کرد. خوانایی رابطه مستقیمی با قدرت دولت در تصمیمگیری دارد. لذا کارامدی دولت و مقبولیت سیاسی آن به خوانایی بستگی دارد. برای این نوع از شفافیت نیاز به داده فراوان و متنوع است. نکتهای که در اینجا وجود دارد این است که اگرچه فضای مجازی خوانایی جامعه را برای دولتها بالا برده است اما سوال اساسی اینجاست که با توسعه فضای مجازی موجود مردم برای دولت خودشان خواناتر شدهاند یا برای آمریکا؟[18]
بخش خصوصی
- شرکتهای ارائه دهنده زیرساخت اینترنت[19] مثل همراه اول و … که در لایه زیرساخت به دادههایی مثل هویت و تعداد دستگاهها و … کاربران دسترسی دارند.
- شرکتهای خدمات پایه مثل اسنپ، قرار و نشان که برای خدماترسانی به اطلاعات افراد که در پلتفرم این شرکتها تولید میکنند نیاز دارند.
بازیگران داده و حریم خصوصی
- کاربران: هرنوع فعالیت کاربر در فضای مجازی داده تولید میکند؛ هویت، مکان، زمان و … .
- مالکان سکوها[20]
- داخلی: مانند اسنپ، قرار و …
- خارجی
- مجوزدار
- غیر مجوزدار: در ایران پلتفرمهای بزرگ مثل واتساپ و … مجوز ندارند.
- حکومت
عملیات بر روی دادهها
- جمع آوری: تولید داده توسط کاربر و تحلیل آن توسط هوش مصنوعی.
- ذخیره سازی: از حیث محل ذخیره سازی به لحاظ استقرار سرورها در داخل یا خارج از کشور و نیز چگونگی ذخیرهسازی به لحاظ ذخیره کردن در فضاهای شخصی سازی شده یا دیتاسنترهای عمومی.
- صیانت و اشتراک گذاری: واگذاری[21] و فروش دادههای کاربران بین شرکتها و سازمانها چه حدودی دارد؟
- امنیت: طبقهبندی دادهها از نظر امنیتی؛ مسئولیت در قبال از بین رفتن و یا به سرقت رفتن دادهها.
- پردازش و استفاده از دادهها: چه کسی حق مالکیت و تصرف در این دادهها را دارد و با چه قیودی این کار را انجام میدهد؟ در صورت تزاحم این حقوق چه باید کرد؟ امکان مالکیت اشتراکی برای داده به چه نحو است؟
مسائل اصلی دادهها و حریم خصوصی
مابقی مسائل از این پنج سوال محوری نشأت میگیرند
- حقوق مادی و معنوی کاربر، مالک سکو و حکومت[22]
- حریم خصوصی اطلاعاتی و ارتباطی کاربران[23]
- مالکیت دادههای تولید، جمع آوری و پردازش شده
- کیفیت جمعآوری دادهها[24]
- کیفیت استفاده و پردازش(تصرف) دادههای جمعآوری شده[25]
حال اگر بازیگران سهگانه، عملیات اصلی پنجگانه و مسائل اصلی را کنار یکدیگر قرار دهیم سوالات اصلی حقوق شخصی کاربران در فضای مجازی معلوم میشود.
سوالات اصلی
- حکم وارد کردن اطلات شخصی افراد در بسترهای مختلف توسط خود کاربران چیست؟ در صورت جواز ورود اطلاعات، ثبت اطلاعات چه حدود و ثغوری دارد؟
توضیح: در شریعت مقدس مواردی نظیر افشای اسرار شخصی، اعتراف به گناه نزد دیگران، حفظ آبروی مؤمن، مسائل مربوط به حریم خصوصی افراد و … وجود دارد که مکلف حق اعلام و افشای آنها را ندارد. آیا اطلاعات هویتی نیز از مواردی است که چنین حکمی را پیدا میکند؟ به بیان دیگر آیا انسان جایز است اطلاعاتی نظیر بیماری و … را در منظر دیگران قرار دهد؟
این سؤال علاوه بر نگاه فردی باید از منظر اجتماعی و حکومتی نیز مورد بررسی قرار بگیرد. یعنی حکم وارد کردن اطلاعات در جایی که از کنار هم قرار گرفتن اطلاعات افراد جامعه، یافته جدیدی از اطلاعات حاصل بشود چه حکمی پیدا میکند؟ آیا مواردی وجود دارد که کاربران مکلف باشند، دادههایی که در ملکیت خودشان هست را به دیگران یا اشخاص خاصی منتقل نکنند؟
در صورتی که ورود اطلاعات توسط کاربر از نظر فقهی جایز باشد، میزان ورود اطلاعات چه ضابطهای دارد؟ به بیان دیگر میتوان برای پاسخ به این سؤال فروضی را در نظر گرفت: مثلا میتوان گفت: آیا کاربر طبق قاعده ضرورت فقط در حد ضرورت باید اطلاعات خود را وارد کند یا کاربر می تواند هر گونه اطلاعات شخصی خود را وارد سیستم کند گویا اطلاعات اموال شخصی کاربر محسوب شده و طبق قاعده سلطنت میتواند هرگونه تصرفی را در این اطلاعات داشته باشد.
- در مواردی که حریم خصوصی فرد و حق تحفظ اطلاعات شخصی و اسرار وی با حق دولت برای دسترسی به اطلاعات افراد در تزاحم واقع شوند، کدام مقدم است؟ تزاحم آزادی فردی(حق فرد) و امنیت اجتماعی(حق حکومت)
توضیح: از یک سو در مواردی حقوق و آزادیهای فردی باید مورد توجه قرار بگیرد، زیرا عدم توجه به این موارد باعث بروز خـسارت مـعنوی و سـلب آرامش درونی افراد میگردد. برخی از اطلاعات افراد مربوط به امور خصوصی وی بوده و یا به هر دلیلی تمایل به انتشار آن ندارد و حق تحفظ را برای خود لحاظ میکند. آبرو و جایگاه اجتماعی افراد را می توان از مهمترین سرمایههای مـهم زنـدگی آنها دانست به طوریکه در مراودات اجتماعی سعی میکنند برخی از اطلاعات شخصی و اسرارشان مکتوم و مخفی بماند و در صورت کشف این مـوارد باعث رنجش افراد شده و امـنیت و آسـایش آنان به مخاطره میافتد. بنابراین ممکن است فرد از ارائه اطلاعات خودداری کند.
از سوی دیگر حاکمیت نیز هم از حیث موارد پیش گفته و هم از حیث اداره جامعه دارای حقوقی است که نـقص آنـها موجب آسیب به حاکمیت و اجتماع میگردد که این آسیبها ممکن است ساختارهای اساسی جامعه را مورد تهدید قرار دهد. به عنوان نمونه امروزه استفاده از کارت ملی در تمامی شئون اداره جامعه اثرگذار است و یا دارا بودن آمار و اطلاعات افراد در تصمیمگیری های حاکمیتی بسیار مؤثر است.
در چنین مواردی تزاحماتی رخ میدهد که باید بر اساس مبانی فقهی به آن پاسخ گفت.[26]
- مالکیت داده مربوط به کدام یک از کنشگران (فرد، پلتفرم یا حاکمیت) است؟ و کدام یک صرفا از باب اباحه در تصرف میتواند از اطلاعات استفاده کند؟
توضیح: امروزه اطلاعات بسیاری توسط پلتفرمهای مختلف، سایت های شخصی و یا مراکز خدمات عمومی دولتی وابسته به حاکمیت جمع آوری میشود. بسیاری از این اطلاعات برای تجمیع در دولت الکترونیک ضروری است. یکی از مباحث مهم در این بخش مالکیت و نحوه استفاده از این اطلاعات است. از طرفی فرد به عنوان صاحب اصلی اطلاعات خود را مالک این اطلاعات میداند. از سوی دیگر ممکن است پلتفرم ادعا کند که جمع آوری اطلاعات توسط پلتفرم صورت گرفته است و به نوعی مالک این اطلاعات است. از سوی دیگر با یک نگاه اجتماعی، حاکمیت حق دارد از همه این اطلاعات بهرهمند شود. بنابراین مالکیت اطلاعات به دست آمده از بحث های مهم است. به بیان دیگر باید بررسی شود با چه سبب و عناوین فقهی میتوان مالکیت را ثابت نمود. بنابراین توجه به پاسخ ریز سؤالات آتی میتواند در کشف پاسخ سؤال اصلی کمک کند.
- آیا بحث مالکیت دادههای را بر اساس نوع آن میتوان تفکیک و طبقهبندی کرد؟
- حق مالکیت بر دادهها دائمی است یا زماندار؟
- آیا انتشار توسط فرد به معنای اعراض است؟
- آیا در مواقعی که کاربر پس از دریافت خدمات، میتواند حساب کاربری خود را ببندد ولی این کار را نمیکند عنوان اعراض صدق میکند؟
- آیا میتوان گفت طبق قاعده اقدام ورود اطلاعات توسط شخص زمینه را برای بهره مندی سایرین و تصرفات مالکانه فراهم نموده است؟
- آیا عناوین فقهی نظیر حیازت (گویا پلتفرم اطلاعات را از طرق مختلف حیازت کرده است) در اینجا قابل طرح است؟
- آیا میتوان مالکیتهایی در طول هم یا در عرض هم در نظر گرفت[27]؟
- آیا با توجه به حساسیت اطلاعات میتوان بین انواع داده ها و اطلاعات تفصیل قائل شد؟
- در صورتی که پلتفرم یا حاکمیت را مالک انواع داده ها و اطلاعات ذخیره شده یا صرفا دارای حق تصرف بدانیم، میزان و ضابطه تصرف در آن ها چگونه تبیین میشود؟
توضیح: ممکن است در پاسخ سؤال قبل مالکیت داده را از آن پلتفرم یا حاکمیت بدانیم. اگر مالکیت آنها ثابت شد آیا تصرفاتشان نیز به نحو اطلاقی است؟ یعنی حق هرگونه تصرفی را دارند؟ یا تصرفاتشان با قیودی همراه است؟ به عنوان مثال بچه غیربالغ و یا سایر محجورین حق تصرف در اموال خود را به نحو اطلاقی ندارد و بدون اذن حق تصرف در اموال خودش را ندارد. آیا تصرفات مالک داده نیز حدود و ثغوری دارد؟ به عنوان مثال اگر دولت یا پلتفرم واسط سهمی از مالکیت داده دارد می تواند اقدام به خرید و فروش داده کند یا هر نوع تصرفی که موکول به مالکیت است را داشته باشد؟ آیا میان انواع داده ها و اطلاعات تفاوتی وجود دارد؟
- با توجه به اینکه وقتی داده ها تجمیع میشوند، ارزش افزوده داشته و حتی در برخی موارد ماهیت امنیتی پیدا می کنند، در صورت باز یا بسته بودن اطلاعات، بیان کنید که:
اولاً: آیا پلتفرم یا حاکمیت حق فرآوری اطلاعات و کسب اطلاعات جدید را به مدلهای مختلف دارد یا خیر؟
ثانیاٌ: در صورت اثبات حق فرآوری اطلاعات، مالکیت اطلاعات حاصل شده از آن کیست و چه کنشگرانی تنها اباحه در تصرف دارند و کدام یک این حق را نیز ندارند؟
ثالثاً: در مورد اطلاعات جدید به دست آمده، در صورت از بین رفتن اطلاعات یا سرقت آنها مسئولیت پلتفرم (یا وب سایت و شرکت واسط) چیست و نحوه تدارک آن نسبت به فرد و حاکمیت چگونه است؟
توضیح: اطلاعات به دست آمده گاهی از تقاطع اطلاعات و تحلیل دادههای موجود در مراکز اطلاعات مختلف به دست میآید و گاهی از انباشت اطلاعات و با قابلیتهای نرمافزار یا پلتفرم به دست میآید.[28]در هر دو صورت اطلاعات جدید به دست آمده، توسط فرد وارد نظام دادهها نشده است.
برای پاسخ به این سؤال بهتر است سیر منطقی بحث طی شود یعنی در ابتدا باید توضیح داده شود که چه کسانی حق در کنار هم قرار دادن و یا تقاطعگیری اطلاعات را دارند. ممکن است در برخی موارد اساساً حق چنین کاری وجود نداشته باشد. سپس باید بیان شود که در صورتی که حق تولید اطلاعات جدید احراز شد، ماهیت اطلاعات جدید به دست آمده را چیست؟ آیا این اطلاعات به منزله نمائات متصل یا منفصل اطلاعات اولیه محسوب می شوند یا ماهیت دیگری دارند؟ همچنین برای پاسخ به بخش سوم سؤال باید به شقوق مختلف مسئله توجه نمود.
- با توجه به اینکه حاکمیت وظیفه حکمرانی و مدیریت در فضای مجازی را به عهده دارد به این معنا که باید در مسئله مورد بحث ما ضوابط و مقرارت جمعآوری دادهها و اطلاعات، پردازش، ذخیرهسازی، صیانت، تجمیع و … اطلاعات را تعیین و اعلام رسمی و اعمال نماید، قبل از تهیه و ابلاغ موارد مزبور تکلیف پلتفرم (یا وب سایت یا شرکت واسط) در صورت از بین رفتن یا سرقت یا سوء استفاده از دادهها چیست؟
توضیح: برای ارائه پاسخ بهتر به این سؤال، شایسته است به رابطه بین مالکیت، ذی حق بودن و ضمان توجه شود و با توجه به قواعد حرمت اختلال نظام، ضرورت حفظ مصلحت عمومی مسلمین و … به این سؤال پاسخ داده شود. هم چنین قیمی یا مثلی بودن انواع داده ها و اطلاعات حائز اهمیت است.
- آیا حاکمیت برای تکمیل دادههای خود می تواند از اطلاعاتی که کاربران در سکوهای دیگر ذخیره کردهاند استفاده بکند؟ در صورت جواز استفاده از این اطلاعات با چه ضابطهای و در چه شرایطی حاکمیت میتواند این اطلاعات را اخذ کند؟
آیا پلتفرم یا حاکمیت میتواند بیش از اطلاعاتی که برای خدمترسانی مورد نظر نیاز دارد اقدام به جمعآوری و دریافت اطلاعات فرد کند؟ اگر در آینده توسعه خدمات موکول به در اختیار داشتن برخی اطلاعات از فرد داشته باشد که فراتر از رفع نیاز پلت فرم به ارائه خدمت فعلی اوست، آیا او مجاز به جمعآوری اطلاعات مزبور است؟[29] در صورت جواز با چه شرایط و ضوابطی میتواند این کار را انجام دهد؟
[1] تالیفات ارزشمندی از جمله آثار مرحوم آیتالله عمید زنجانی در قواعد فقه حوزه عمومی و بین الملل را میتوان معرفی کرد.
[2] برای مثال از نظر شهید مطهری رشد دارای سه لازمه تربیت، آزادی و امنیت است و یا اینکه قائل به اصالت سهگانه فرد، خانواده و جامعه هستند. بنابراین کسی که در حوزه خانواده یا تربیت به بررسی موضوع میپردازد دیدگاه شهید مطهری که در جای خود به درستی تبیین شده را میتواند ادامه دهد و به راهحل برسد و نیازی است که دوباره تمامی ادله را از نو بررسی کرده تا بیابد که آیا لوازم رشد، تربیت، آزادی و امنیت است یا خیر؟ بلکه با بررسی امنیت به عنوان یکی از لوازم رشد ادامه مسیر علمی را طی می کند.
[3] network
[4] شبیه این ماجرا برای دلار و زبان انگلیسی هم رخ داده است.
[5] این دیدگاه در کتاب«تحول در عصر فضای مجازی» تالیف دکتر سید ابوالحسن فیروزآبادی مطرح شده است.
در معرفی این کتاب چنین آمده:
فضای مجازی با شتاب شگرف و رو به تزایدی در حال بسط و گسترش بوده و تمام ساحات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زندگی بشر را درنوردیده است، به طوری که هر روز بخش بزرگی از زیست انسانی را در خود فرو می برد و حیات متفاوت و جدیدی به آن می دهد.با این حال این تحول آن چنان تمامی ارکان جامعه کنونی رامتحول و دگرگون کرده است که می توان سخن از شکل گیری عصر و تمدن نوینی به میان آورد که برآمده از همگرایی فناوری های نوظهور، افق جدیدی را برای جوامع معاصر گشوده است. افقی به طور مرتب و مستمر باید از طریق نهادهای علمی و سیاست گذار مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد
نگارنده معتقد است فضای مجازی با ویژگی های خود نظیر شبکه ای شدن، هوشمند شدن، خدماتی شدن، زمان مندی و مکان مندی، فشردگی زمانی و مکانی، 360 درجه ای شدن، مجازی شدن، اطلاعاتی و داده بنیاد شدن، سکویی شدن، کالایی شدن، زیست بوم انسان و اشیاء، همگرایی ابزارها، برخطی دائم و… موجب ظهور شکل جدیدی از نهادهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، حقوقی و سیاسی شده است به طوری که هر کدام از این نهادها امروزه با پدیده ها و مسائلی روبه رو هستند که تا پیش از این، نظریه پردازان و سیاست گذاران نسبت به آن ها درک و فهمی نداشتند.
[6] Network Effect
[7] قال رسول الله صلی الله علیه و آله : الاسلام یعلو و لا یعلی علیه.
[8] برای مثال در اثنای جنگ اوکراین و روسیه که حملات سایبری به روسیه به انحاء مختلف صورت گرفت چین مانوری برگزار کرد که در آن شرایط حمله سایبری به کشورش در صورت جنگ با تایوان شبیهسازی شده بود که اعم از حملات رسانهای، تحریمهای فنی فلجکننده و بحران در نظام های اجتماعی فضای مجازی پیشبینی بوده.
[9] در عهدنامه مالک اشتر امیرالمومنین علیه السلام جامعه را به هفت طبقه تقسیم کردهاند. این تقسیمیندی میتواند برای ما برای مشخص کردن خردمایه دولت مبنا قرار بگیرد.
[10] Anonymity
[11] مثل پرسشنامه از بیماران یا پلیس سایبری که نباید هویت آنها معلوم باشد.
[12] Content Policy
[13] اخیرا هم بحث جستجوی امن (safe search) مطرح شده است که ذیل خطمشی محتوا میگنجد.
[14] Behavioral public policy
[15] Big data, Huge data
[16] دو کتاب بسیار خوب در این زمینه تالیف حجت الاسلام حمید شهریاری تالیف شده است: اخلاق فناوری اطلاعات و فقه فضای مجازی(فقه حریم خصوصی)
[17] Anonymity
[18]حدودا ۴۲ میلیون نفر از مردم ایران در اینستاگرام حضور دارند.
[19] ISPیا FCP
[20] platform
[21] API
[22] باید این رابطه به طور نظاممند به نحوی طراحی شود که بتوان در چارچوب آن مابقی مسائل را پردازش کرد.
[23] این حریم تا کجاست و در تزاحم با مصالح مهمتر در شرایط مختلف کدام اولویت دارد؟
[24] رضایت یا عدم رضایت کاربر در جمعآوری دادهها.
[25] عنوان در اختیار داشتن این دادهها توسط بازیگران مختلف از منظر فقه چیست و چه قواعدی و قیودی بر آن حاکم است؟
[26] آیتالله احمدی میانجی ضمن ۱۰ مقاله با عنوان اطلاعات و تحقیقات از نظر اسلام، حریم خصوصی و تزاحمات امنیتی و اطلاعاتی با حقوق شخصی را بررسی کردهاند.
[27]. آیا مالکیت داده ها در فضای مجازی در عرض هم است یا می توان به صورت طولی نیز در نظر گرفت؟ یعنی اگر مالکیت را عرضی در نظر بگیریم، مالک تنها می تواند استفاده کند و بقیه منع می شوند اما اگر طولی در نظر بگیریم ممکن است در اطلاعات و داده های حساس تر مالکیت قوی تر باشد و دیگران به هیچ عنوان نتوانند از داده های دیگری استفاده کنند اما در برخی از موارد که حساسیت اطلاعات کمتر است، برخی از بازیگران بتوانند از آن داده ها استفاده کنند بدون نیاز به اذن کاربر. به طور کلی شراکت در مالکیت داده ها قابل تصور است یا خیر؟
[28] به عنوان نمونه در قوانین اسنپ آمده است: اطلاعات محرمانه: اطلاعاتی که توسط کاربران در اسنپ یا سوپر اپ اسنپ قرار داده میشود، اعم از اطلاعاتی که به صورت مستقیم از سوی کاربران وارد میشود و همچنین اطلاعاتی که به صورت خودکار و در نتیجۀ بهرهبرداری از خدمات اسنپ یا سوپر اپ اسنپ توسط شرکت یا طرفهای تجاری تولید یا در اختیار شرکت قرار داده میشود.
[29] این مطلب در زمینه تحقیق و توسعه شرکتها به طور جدی مطرح است.